اس ام اس عاشقانه جدید تیر 91

هر دم به بهانه ای تو را یاد کنم / افسرده دلم به یاد تو شاد کنم

بی تو دل من چو کلبه ای خاموش است / با یاد تو این خرابه آباد کنم . . .

.

.

.

عاشق شدم و عشق مرا بد نام کرد / داروغه شنید و مرا زندان کرد

در خلوت زندان به خود نالیدم / عاشق شود آنکس که مرا عاشق کرد . . .

.

.

.

عشق یعنی قلم از تیشه و دفتر از سنگ / که به عمری نتوان دست در آثارش برد . . .

.

.

.

فال حافظ زدنت از پی دلتنگی کیست ؟ / من که هر لحظه به یاد تو و دلتنگ تو ام

هر ستاره یه نشان از غم و دلتنگی من / آسمان را بفرستم که بدانی همه جا یاد تو ام ؟

.

.

.

دوستی گفت صبر کن ایراک / صبر کار تو خوب زود کند

آب رفته به جوی باز آرد / کار بهتر از آن که بود کند

گفتم آب آری به جوی باز آید / ماهی مرده را چه سود کند !

.

.

.

عشق چون ایده برد هوش دل فرزانه را ، دزد عاقل می کشد اول چراغ خانه را

آنچه ما کردیم با خود هیچ نابینا نکرد ، در میان خانه گم کردیم صاحبخانه را . . .

.

.

.

زندگی را بی عشق سپری کردن غم بزرگی است

اما این تقریبا برابر است با غمی که زندگی را ترک کنی

بدون اینکه به کسی که عاشقش هستی بگویی که دوستش داری . . .

.

.

.

نمیدانم هم اکنون کجا مشغول لبخندی ، فقط یک آرزو دارم

که در دنیای شیرینت ، میان قلب تو با غم نباشد هیچ پیوندی . . .

.

.

.

ای قرار لحظه های اضطرار ، بر روان دیده ام منشین چو خار

جاری عشقی به شریان وجود ، بی تو باید شعر دلتنگی سرود . . .

.

.

.

روزگاری شد و کسی مرد ره عشق ندید / حالیا چشم جهانی نگران من و توست . . .

.

.

.

می خواستم تصویر با تو بودن را نقاشی کنم

دیدم فاصله بینمان در ورق جا نمی شود

کمی نزدیک تر بیا ، می خواهم با تو بودن را حس کنم . . .

.

.

.

دوستی اتفاق است ، جدایی رسم طبیعت

طبیعت زیباست ، نه به زیبایی حقیقت

حقیقت تلخ است ، نه به تلخی جدایی

جدایی سخت است نه به تلخی تنهایی . . .

.

.

.

نترس از شب مستی ، بیا و عاشق باش / فروغ دیده مجنون ، بهای صادق باش

من و کبوتر عاشق به روی یک دیوار / دو پنجره ، دو ستاره فدای یک دیدار . . .

.

.

.

اگه می گفتی می خوامت دلم دیگه غصه نداشت

شب چشام خوابش می برد نیازی به قصه نداشت

اگه می گفتی می خوامت تو دنیا چیزی کم نبود

رو خاطرات خوبمون هاشور زرد غم نبود . . .

.

.

.

ما عاشق فهم و ادب و معرفتیم / ما خاک قدوم هرچه زیبا صفتیم

از زشتی کردار دگر خسته شدیم / محتاج دو پیمانه می معرفتیم . . .

.

.

.

از خدا خواهم نبخشاید تو را / این چه رسم دوستی باید تو را

تو که می دانی در قلب منی / این همه دوری و بی مهری چرا ؟

.

.

.درکوچه های عشق دنبال منی / من فکر می کردم فقط مال منی

این دل اسیر مهر روی توست نمی دانی ؟ / ای همرنگ چشم من ، تو فال منی . . .

.

.

.

۱ دونه دوست دارم چون یدونه ای ، دو تا دوست دارم چون دومیت وجود نداره

صد تا دوست دارم چون تا صد ساله دیگه هم که بگردم ، مثل تو را پیدا نمی کنم .

.

.

.

شنیدی باغبان چون گل بکارد / چه مایه غم خورد تا گل برآرد

تو هم گل گشته بودی اندر این دل / ولی بی کود شدی مردی چه حاصل !

.

.

.

سلام ای نازنین خوابتو دیدم / تو گفتی نه رفیق دیگه بریدم

خیال کردی بری بی تو می میرم / تو رفتی من یکی دیگه می گیرم !

.

.

.

فدای ناز عشقت ناز دانه / که عشقت کنج دل زد آشیانه

به یاد سوزش مجنون ز لیلی / به یادت سوختم در این زمانه . . .

.

.

.

چه شود به چهره ی زرد من نظری زراه خدا کنی ، که اگر کنی همه درد من به یکی نظاره دوا کنی

تو کمان کشیده و درکمین که زنی به تیرم و من غمین ، که خدای ناکرده خطا کنی .

.

.

.

در فراغت این دل من پیر شد ، بله ای گو این دلم تبخیر شد

بر سرم دستی کشید آرام گفت ، باز طفلک قرصهایش دیرشد . . .

.

.

.

غرور من که زسختی به کوه میمانست

کمر به کشتن خود بست و خاک پای تو شد

دلم که به همه بیگانه بود و یار نداشت

چه دید در تو که اینگونه آشنای تو شد ؟

.

.

.

آباد تو بودم و خرابم کردی ، یک زنده که تو مرده حسابم کردی

با شوق کبوترانه تا خانه تو ، هربار که آمدم جوابم کردی . . .

.

.

.

عشق یعنی گم شدن پیدا شدن ، عشق یعنی غرق در رویا شدن

عشق یعنی حسرت دیدار تو ، عشق یعنی من شوم بیمار تو . . .

.

.

.

این روزها فهمیدن زبان مادری سخت شده است

قبلتر ها وقتی می گفتند: دوستت دارم

معنی فارسی اش ساده بود

اما حالا “دوستت دارم” هزار معنی مختلف می دهد

الا دوست داشتن . . .

.

.

.

طب مدرن

طب سنتی

طب سوزنی

همه را امتحان کرده ام

درد بی درمان است درد دوریت !

.

.

.

از فکر من بگذر خیالت تخت باشد

من می تواند بی تو هم خوشبخت باشد

این من که با هر ضربه ای از پا در آمد

تصمیم دارد بعد از این سرسخت باشد

تصمیم دارد با خودش ،با کم بسازد

تصمیم دارد هم بسوزد ، هم بسازد

.

.

.

مسافرترین آدم دنیا هم

دست خطی می خواهد که بنویسد برایش

” زود برگرد “

طاقت دوری ات را ندارم . . .

.

.

.

ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم

چند وقت است که هر شب به تو می اندیشم

به نفسهای تو در سایه ی سنگین سکوت

به سخنهای تو با لهجه ی شیرین سکوت . . .

.

.

.

فکر کنم

به بوی عطر تو حساسیت دارم

همین که در ذهنم می پیچد

از چشم

اشک می آید…

.

.

.

این روزها بدجور به تو آغشته ام ، از صافی ردم کن و ببین که جز تو هیچم نمی ماند .

.

.

.

خـیـــلـــى بـــده احــســاس کــنــى مــثــل دارویــى

فقط وقت نیاز ازت استفاده کنند . . .

.

.

.

نقـش یـــک درخــت خشک را

در زنـدگی بازی میکـنم

نمیـدانم که بایـد چشم انتظار بهار باشم

یا هیزم شکن پـیــر…

.

.

.

“بربادرفته”

صد بار بهتر است از

“از یاد رفته “…..

.

.

.

من درد میکشم

تو اما چشم هایت را ببند!

سخت است بدانم میبینی و بیخیالی . . .

.

.

.

اگر میداد لیلی کام مجنون …

کجا افسانه میشد نام مجنون …؟

.

.

.

گاهی دوست دارم بدون پک زدن

فقط بنشینم و نگاه کنم که سیگارم چگونه میسوزد

شاید آخر فهمیدم چه لذتی میبری از تماشای سوختن من . . .

.

.

.

صدایت نمیکـــــنم که برگـــــردی

مهــــــم باشم

خودت برمیگردی . . .

.

.

.

دلم یک آلزایمر خفیف می خواهد

آنقدر که یادم نرود

به نفعم است که به چند زبان زنده ی دنیا سکوت کنم . . .

.

.

.

این موهبت الهی ست صبح چشم بگشایی و یادت بیاید

دوستی داری آبی تر از آسمان ، زلالتر از شبنم و روشنتر از صبح . . .

.

.

.

کفرم را که در می آوری ، ایمانم به عشق بیشتر میشود !

.

.

.

عشق فراموش کردن نیست ،بخشیدن است

گوش کردن نیست ، درک کردن است

دیدن نیست ، احساس کردن است

جا زدن و کنار کشیدن نیست صبر کردن و ادامه دادن است

حتی تنها . . .

.

.

.

به روزها دل مبند ، روزها به فصل که میرسند رنگ عوض میکنند

با شب بمان ، شب گرچه تاریک است ، لیکن همیشه یک رنگ است . . .

.

.

.

گاهی اوقات باید خدا رو شکر کنی

یا اصلا بغلش کنی و ببوسیش

که به چیزی که یه روزی میخواستی نرسیدی …

.

.

.

ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر / به مرام تو گرفتار و به یاد تو اسیر . . .

.

.

.

بعضــــــی ها گـــریه نمی کنند !

اما …

از چشـــــم هایشان معلوم است ؛

که اشکــــی به بزرگی یک سکــــوت ،

گــــوشه ی چشمشان به کمیــــــن نشسته …

.

.

.

حریقی به جانم زدی با نگاهت / دلم را ربودی تو با روی ماهت

سیاهی برفت از تمام جهان / چو دیدم به یک لحظه چشم سیاهت . . .

.

.

.

گاهی “دوست داشتن” پنهان بماند قشنگ تر است

دوست داشتن را باید کشف کرد ؛

درک کرد ، و از آن لذت برد …

.

.

.

گاهی مرا یاد کن

من همانم که اگر ساعتی از من بیخبر بودی

آسمان را به زمین میدوختی . . .

.

.

.

ﻣﻦ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ

ﯾﺎ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺍﻧﺪ

ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ ﭘﺮﺳﻢ

ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ ﭘﺮﺳﻢ ﮐﻪ : ﺁﯾﺎ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺭﯼ ؟

ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﻭ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ : ﺁﺭﯼ

.

.

.

هزار کلمه بر جای خالی ات ریختم اما پر نشد ، به گمانم از جنس بی نهایتی .

.

.

.

تقصیر تو نیست!

همیشه همین گونه بوده ،

برو اما من پشت سرت دست نه ،

دل تکان می دهم . . .

.

.

.

وقتـی یه زن ســیگار کشید

یعنــی دیگه گریه جواب نمیده

و وقتی مــردی اشک ریخت

بدون کار از ســیگار کشیدن گذشته . . .

.

.

.

از “ماندن” که چیزی نمیدانی

لااقل

درست ” رفتن” را یاد بگیر . . .

.

.

.

توتنها دعای قشنگ منی خدا می شود مستجابت کند
مبادا کسی ازخدا بی خبر برای خودش انتخابت کند …

.
.
.

وقتی عشقت رو از دست دادی دیگه سعی نکن به دستش بیاری ،درست مثل چینی شکسته می مونه که حتی اگه بندش هم بزنی دیگه به زیبایی گذشته نیست

.
.
.

با خود عهد کردم که تو را دیدم بگویم از تو دلگیرم …… ولی باز تو را دیدیم و
گفتم بی تو میمیرم

.
.
.

آه از این دل،آه از این جام امید
عاقبت بشکست و کس رازش نخواند
چنگ شد در دست هر بیگانه ای
ای دریغا،کس به آوازش نخواند..

.
.
.

همدیگر را فراموش نکنیم،شاید سالها بعد در گذر جاده ها بى تفاوت از کنار همدیگر بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود…

.
.
.

عشق هم مارو سرکار گذاشته ؛آدمهاییکه دل پاک دارند بی کس هستن ؛اما آدمهای بی احساس دوروبرشون رو آدمهای عاشق پیدا میشه

.
.
.

سلامتی اونایی که از هر انگشتشون یه هنر میریزه…
میرنجونن…
میسوزونن…
میشکونن…
له میکنن…
نابود میکنن… و سلامتی اونایی که جز دوس داشتن این موجودات هنرمند باهمه وجودشون هیچ هنر دیگه ای ندارن….

.
.
.

از “ماندن” که چیزی نمیدانی
لااقل
درست ” رفتن” را یاد بگیر . . .

.
.
.

بعضــــــی ها گـــریه نمی کنند !
اما …
از چشـــــم هایشان معلوم است ؛
که اشکــــی به بزرگی یک سکــــوت ،
گــــوشه ی چشمشان به کمیــــــن نشسته …

.
.
.

گاهی مرا یاد کن
من همانم که اگر ساعتی از من بیخبر بودی
آسمان را به زمین میدوختی . . .

.
.
.

خـیـــلـــى بـــده احــســاس کــنــى مــثــل دارویــى که
فقط وقت نیاز ازت استفاده کنند . ..

.
.
.

ای قرار لحظه های اضطرار / بر روان دیده ام منشین چو خار
جاری عشقی به شریان وجود / بی تو باید شعر دلتنگی سرود

.
.
.

حریقی به جانم زدی با نگاهت / دلم را ربودی تو با روی ماهت / سیاهی برفت از تمام جهان / چو دیدم به یک لحظه چشم سیاهت .

.
.
.

اگر قلبم از چوب بود ، آن را به آتشکده ی چشمانت می سپردم !ا

.
.
.

تو را دیدم دلم بر باد کردم / برای دیدنت فریاد کردم
ندانستم که عشق اول جمیل است / تمام هستی ام بر باد کردم

.
.
.

تو با من باش و بگذار عالمی از من جدا گردد / چو یک دم با تو بنشینم ، دل از هر غم رها گردد

.
.
.

نه بلبل خواهد از بستان جدایی / نه گل دارد خیال بی وفایی
اگر گفتی مرا الان چه حالیست / میان قلب من جای تو خالیست

.
.
.

از دیار آشنایی پا کشیدن مشکل است / از تو ای آرام جانم دل بریدن مشکل است

.
.
.

هر که دیوانه نشد از عشق تو عاقل نیست / آنکه نشناخت تو را معرفتش کامل نیست

.
.
.

هر که دیوانه نشد از عشق تو عاقل نیست / آنکه نشناخت تو را معرفتش کامل نیست

.
.
.

کاش میشد بدانی که فراموش کردنت مثل برآورده شدن آرزوهایم محال است .


نظرات شما عزیزان:

خرید پستی
ساعت13:04---28 آبان 1392
http://www.setmapi.com/?rgm=anis1186&p_id=3546'

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: ♥ اس ام اس عاشقانه ♥ ، ،

تاريخ : چهار شنبه 30 مرداد 1392 | 12:18 | نویسنده : امیرعباس |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.